ضمن تسلیت به مناسبت وفات حضرت امالبنین (س)، گروه آسانک مجموعهای از نمونه پیامک تسلیت وفات حضرت ام البنین (س) را جهت رفاه حال کاربران آماده کرده است که میتوانید در ادامه آنها را بخوانید.
حضرت امالبنین گر صاحب منصب شده است
گر که مادر از برای ماهتاب شب شده است
گر که نامش اين چنين باشد ميان جمع عشق
چون همه عمر او کنيز حضرت زينب شده است
*
السلام ای مظهر صبر و وفا
السلام ای زوجه شير خدا
خواندهای خود را کنيز فاطمه
*
اينجا مزار فاطمه، امالبنين است
يا مادری غمديده مدفون زمين است
اينجا نهاده سر به خاک غربت و غم
مظلومهای کز مرگ گلهايش غمين است
*
اين زن که چهار گل به دامن دارد
دل از غمش احساس شکستن دارد
عباس اگر ماه بنی هاشم شد
نور از رخ تابان همين زن دارد
*
روز فراق فاطمه امالبنين است
مظلومهای کز مرگ گلهايش غمين است
در دامنش پرورده سرداری چو عباس
آری چنين زن، مادری شيرآفرين است
*
وفات جانسوز امالشهداء، امالعباس، مادر مهربان يتيمان مولا علی (ع)، حضرت امالبنين (س) تسليت باد.
*
کيست او يار اميرالمومنين
مادر شيران نر، امالبنين
دامنش گلخانه گلهای ياس
مادر عباس خود حيدر شناس
*
ای بانی اشک و روضههای سقا
ای فاطمه دوم بيت مولا
از دامن تو روح ادب را آموخت
آن تشنه بیدست کنار دريا
*
اگرچه در کربلا نبودی تا حزن هزار دلهرگی را از دوش حسين (ع) برداری، امّا در مدينه ايستادی تا نبض عاشورا را در مدينه به جريان اندازی.
*
ديگر مرا امالبنين نخوانيد؛ تا جای پای خاطرات برهنه کودکیهای پسرانم در ساحل خالی دريای توفانی خيالم، با اندوه مادرانهام، پُر نشود.
*
خدا کند که مراعات سن او بشود
خبر، خبر… همه بر قلب او ضرر دارد
نخواست او که بپرسد چه شد ابوالفضلش
سوال بود برايش… حسين سر دارد؟
*
براش گفت چه شد؟ ماجرا چه بود؟
آنکه به روی آينهاش گرد از سفر دارد
تمام واقعه اين بود: بين نخلستان
جماعتی سر حمله به يک نفر دارد
*
تمام قامت او را به باد میدهد
و بدون آنکه ز چشمش، دست بردارد
شهيد میشود عباس؟… نه!
حسين دمی که جان سپردن عباس را نظر دارد
*
گذشت واقعه اما تصورش باقیست
هنوز مرد خدا دست بر کمر دارد
ز سمت علقمه سمت خيام میآيد
چرا که پيکر عباس درد سر دارد
*
ز ضربههای عجيب و غريب بیرحمی
که قصد بیادبی با سر قمر دارد
شنيد ام بنين، گفت: نام من اين نيست
چرا که ام بنين… لااقل پسر دارد
*
ای مادر چهار آفتاب ادرکنی
زهرای سرای بوتراب ادرکنی
ما دست به دامان توايم ای بانو
يا فاطمه بنی کلاب ادرکنی
*
ای مادر چهار کشته عاشورا
ای مرثيهخوانِ ماتم تاسوعا
هرجا که تو را زينب کبری میديد
میگفت که ای وای، نيامد سقا
*
اگر عباس ماه هاشمين است
هنرجوی اميرالمومنين است
اگر اسطورخ فخر و ادب شد
چو مامش حضرت امالبنين است
*
ديوار و در و فدک غمی لم داده
پهلوی شکسته، يک زن افتاده
شد بزم عزا، شبيه «بيت الاحزان»
از بابت روضه، صحنه شد آماده
*
بانويی که مرتضی ام بنينش خوانده
تا ابد خادمه خانه حيدر مانده
شيرزن بوده و شيران پسر پرورده
همه را نذر ره حضرت زهرا کرده
*
در اين مجالس روضه اميد میگيرم
بيا و با دل بيچاره همنوايی کن
عزای ام بنين و سياه پوشيدم
مرا به سمت تعالی تو راهنمايی کن
*
ماه شبای تار امالبنین عباس من
باعث افتخار امالبنین عباس من
زندگیام خزان شده نازنين
زندگی و بهار امالبنین عباس من
*
اگرچه با همه گفتی کنيز زهرايی
به چشم آل پيمبر عزيز زهرايی
وفات حضرت امالبنین مادر علمدار کربلا تسليت باد.
*
از عاشورا تاکنون برای پیریام عصايی نمییابم جز قامت خميده زينب (س)؛ ديگر مرا امالبنین نخوانيد.
*
ای مرثیهخوان ز چشم خونبار مگو
با من ز سر و دست علمدار مگو
عباس فدای قد و بالای حسين
با ام بنين از غم دلدار مگو
*
شير او کاری چنان حساس کرد
کربلا را کربلا عباس کرد
قصه امالبنين شرح غم است
در غم او ديده گردون نم است
*
ای زنان مدينه ديگر مرا امالبنین خطاب نکنيد
اکنون من شب را به صبح میرسانم، اما ديگر فرزندی ندارم.
*
آه به من خبر دادهاند که بر سر فرزندم، عباس، عمود آهن زدند درحالیکه دست در بدن نداشت. اگر فرزندم عباس دست داشت چه کسی جرأت داشت نزديک او بيايد؟
*
ایکاش میدانستم آيا اين خبر درست است كه دستهای فرزندم قمر بنیهاشم علیهالسلام را از تن جدا كردند؟
*
شايستهترين كسی كه سزاوار است مردم بر او بگريند آن جوانی است كه شهادتش حسين (ع) را در كربلا به گريه انداخت.
*
سری به نيزه بلند است و پای نی زينب
هزار آه که با دشمنان تو رفته
نوای بانوی احساس ذکرالعجل است
دعای ندبه بخوان ندبه خوان تو رفته
*
مادری کرده برای بچههای فاطمه
خويش را پای امیرالمؤمنین انداخته
چهار فرزند او فدای پنج تن آورده است
سفره نذری است که امالبنين انداخته
*
حور و ملک به منصب تو رشک میبرند
در بين مادر شهدا بهترين شدی
راهیست از مزار تو تا منتهای عرش
امالبنين ببين فخر تمام زمين شدی
*
کسی که چهار پسر داشت نور چشمِ ترش
به وقت دادن جان يک نفر نمانده برش
دلش گرفته چرا يک نفر کنارش نيست
بدون ماه، چه شبها که صبح شد سحرش
*
عزا بگير بقيع، روضهخوان تو رفته
زبان بگير به شيون زبان تو رفته
صدای وای حسينش به گوش میآید
اگرچه صاحب آه و فغان تو رفته
*
از عطر مهربانی و عشق و صفای تو
بيت علی (ع) شبيه بهشت برين شدی
آوردهای پسر كه شود ياور حسين (ع)
تنها تويی، تويی، تو كه اُمّالبنين شدی
*
سر ارادت ما به حضرت زهراست
ميان عرصه عالم، فاطمه تنهاست
کنون که فخر سيادت نصيبمان نشده
امالبنین برای ما حضرت زهراست
*
عجب حکايت سختیست مرگ اين مادر
هنوز مانده به ره، ديدگان پرگهرش
تمام دلخوشیاش چهار صورت قبر است
چهار صورت زيبا هميشه در نظرش
*
رحلت جانسوز مادر سقای آب و ادب و علمدار دشت کربلا، شاه بانوی بنی هاشم، حضرت امّالبنين (عليها السلام) بر تمامی شيعيان و محبّان تسليت باد.